بطور کلی سه مدل گوشی بیشتر نداریم :
1- گوشی که خالی از عکس ، کلیپ و اس ام اس های مبتذل است ( گوشی مومن)
2- گوشی که پر از عکس و کلیپ و اس ام اس مبتذل است. ( گوشی کافر)
- گوشی که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و …( گوشی منافق)
گوشی مومن که موجب هدایتش میشه یا حد اقل موجب گمراهیش نمیشه
گوشی کافر اون رو به گراهی و ظلالت میکشونه و آخرتش رو تباه میکنه
گوشی منافق در دنیا و اخرت صاحبش را خار و ذلیل میکنه و موجب جاودانی اون در عذاب میشه .
نکته جالب :
این که گوشی منافق که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و...وضعش از کافر بدتر است
چون در سوره بقره وقتی خداوند شروع به تعریف کافر و منافق میکنه دو آیه در تعریف و نکوهش کافر اومده (آیات 6 و 7)
ولی در تعریف و نکوهش منافق که بعد از همین آیات است بیش از 10 آیه (آیات 8 تا 20) و یا به این دلیل که کافر یک رو هست و میگه با خدا کاری نداریم و بردگی شیطان رو به بندگی خدا ترجیح میدیم
ولی منافق به مومن میگه با شما هستم و به کافر هم میگه با شما هستم .
فرض کنید به محضر امام زمان(عج)، – همانی که منتظر ظهورش هستید رسیدهاید و امام قصد بررسی گوشی موبایل شما را دارند.
آیا به راحتی و بدون دلهره گوشی موبایل را تقدیم ایشان میکنید؟
و یا با ترس و دلهره که نکند امام آن فیلم غیراخلاقی را ببیند، نکند آن عکس را ببیند،
قضاوت با شماست
یا مولانا یا صاحب الزمان...
تو که یک گوشه چشمت ز جهان غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد...
خبری میرسد از راه خبر نزدیک است .......آب و آئینـــــه بیاریـــــد سحــــــر نزدیک است
طبق آیات و روایات رسیده ،ای قــــوم...... جمعــــــه ی آمدن او به نظـــــــر نزدیک است
عاقبت فصل زمستان به ســر آید روزی ..... باز هم گل دهد این باغ ، ثمــر نزدیک است
قطره چون رود شود راه به جــایی ببرد...... به دعـــــای فرج جمع , اثـــــــر نزدیک است
با ظهورش حـــرم فاطمه را میسازیــم.......بــــار بر بنــد بــرادر که سفــــــر نزدیک است
اللهم عجل لولیک الفرج
در پیاده رو
رو به رویم
دو پیرمرد ایستاده بودند
آهسته از جلوشان گذشتم
ناگاه شنیدم
یکی از آن دو
به دیگری گفت
"داداش
خوب نگاش کن
دختر این جوری دیگه کم گیر می آد."
می خواستم بگویم
نه!
ما زیادیم...
ولی به هر سو که نگاه کردم.
بی عفتی دیدم...
باز هم می گویم
ما هستیم...
دل هـــامـــان تنگـــــــــ استـــــــــــ
خــــدایـــا
می شــود امــــروز
روز آخـــــر باشد
از روزهای جـــــدایی. . . ؟؟!!
هـــذا یومــــ الجمـعــه. . .
خداوندگارا دریاب دل بی پناهم را...
مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد. پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید. رهگذران از ترس واگیرداشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می گرفتند و می رفتند.
شیوانا از آن جاده عبور می کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به مدرسه ببرد و درمانش کند. یکی از رهگذران به طعنه به شیوانا گفت:" این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک! نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چی به او کمک می کنی!؟"شیوانا به رهگذر گفت:" من به او کمک نمی کنم!! من دارم به خودم کمک می کنم. اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم. من دارم به خودم کمک می کنم !"
لحظه ای حتی....
امام خمینی ( ره ) در سال 42 فرمودند :
من پانزده خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام میکنم
در شعر خود هم فرمودند :
سالها میگذرد حادثه ها می آید ...
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم ...
و در آستانه پانزده خرداد
به ملکوت اعلی پیوست !!!
آیا همه اینها اتفاقی بود ؟؟؟
از غــــم دوست، در این میـــــکده فـــریاد کشم
داد رس نیست کـه در هــــجر رخـش داد کشم
داد و بیــــــــــداد که در محــفل ما رندى نیست
که بــــرش شــــــــــکوه بــرم، داد ز بیداد کشم
شــــــادیم داد، غــــمم داد و جـــفا داد و وفـا
با صــــفا مـــــــنّت آن را کـه به من داد، کشم
عاشــــــقم، عاشــــق روى تو، نه چیز دگرى
بـــار هجران و وصالت به دل شــــــاد، کشم
در غمت اى گل وحشىِ من، اى خســــرو من
جـور مجـــنون ببرم، تیشه ی فرهاد کـــــشم
مُـــردم از زندگىِ بى تو که با من هســـــتى
طــــرفه سرّى است که باید برِ استاد کشم
سالها مى گذرد، حادثه ها مى آید
" انتظار فرج " از نیمه خرداد کشم
امام صادق علیهالسلام :
اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَیِّیرُ النِّعَمَ البَغىُ
وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ
وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ
وَالَّتى تَهتِکُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ
وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا
وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطیعَةُ الرَّحِمِ
وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَینِ؛
گناهی که نعمتها را تغییر مىدهد، تجاوز به حقوق دیگران است.
گناهى که پشیمانى مىآورد، قتل است.
گناهى که گرفتارى ایجاد مىکند، ظلم است.
گناهى که آبرو مىبَرد، شرابخوارى است.
گناهى که جلوى روزى را مىگیرد، زناست.
گناهى که مرگ را شتاب مىبخشد، قطع رابطه با خویشان است.
گناهى که مانع استجابت دعا مىشود و زندگى را تیره و تار مىکند، نافرمانى از پدر مادر است.
علل الشرایع، ج 2، ص 584