خدایا
عشق مرا بیشتر و بیشتر کن!
تا قلبم را استوار نگاه دارم و روحم را خرسند.
خدایا
مرا دراقیانوس عشقت غرق کن تا در هر نفس به تو عشق بورزم،
در هر نفس در تو بمیرم و در تو زنده شوم.
در این دنیای غم زده مرا مَجرای عشق خود بگردان
و مَجرای نور و روح خود
تا نور تو را بر زندگی کسانی که اسیر ظلمت،
افسردگی و ناامیدی اند، بتابانم.
خدایم
خدای خوبم....
هر جا که مرا می بری؛ نزدیک خود نگاه دار.
مباد که در هیچ کاری یاد تو را فراموش کنم.
مرا سنگ ریزه ای ساز در معبد عشقت
که نجوا می کند:
تنها تو، فقط تو، پادشاه این قلب مشتاق و آرزومند هستی!
خدایا
چنان نزدیکی که نمی توانم ببینمت.
صدای تو هر لحظه با من سخن می گوید، اما من آن را نمی شنوم.مرا به اعماق درونم ببر تا شکوه بی پرد? جمال تو را ببینم.
و نجوای روح بخش تو را بشنوم.
خدایا!
تو دور نیستی!
پس مرا موهبت عشقی عمیق و نیرومند عطا کن تا پرد? جهل من فرو افتد
و جمال تو را مشاهده کنم...
پروردگارا.....!
درهای لطف تو باز است
زیر باران رحمتت دست هایم را به آسمان بلند میکنم
تا میوه های اجابت بچینم و می دانم
دست هایم خالی بر نخواهند گشت....!
با یاد تو قدم در رویاهایم می گذارم و تنها به تو می اندیشم و تنها تو را میخوانم....!
خدایا دریاب مرا...!
گفتم : در گروه خودتان چه کاره ای ؟
گفت : درواززه بان دلم !
گفتم : این هم شد کار؟ برو تو خط حمله !
گفت : فکرم از دروازه مطمئن نیست. دلم یک دروازه است اگر کنترل نکنم، می بینی پی در پی گل می خورم .
گفتم : مثلا چه گلی؟
گفت : گل گناه، گل هوس، گل غرور، گل های دوستی های حساب نشده، گل غفلت از آینده و آخرت !
گفتم : چطور است جمع شویم و با تیم ابلیس مسابقه دهیم ؟
گفت : به شرط اینکه خودم دروازه بان باشم، چون می دانم که از چه زاویه ای، توپ گناه را به طرف دروازه ی دلها شوت می کند .
گفتم: قبول، ولی از کجا این تجربه را کسب کرده ای ؟
گفت: زاویه حمله ابلیس " غفلت " است و " غرور " وقتی چراغ "یاد" خاموش می شود، غرور به دشمن گـرا می دهد، آنگاه گـل گنـاه دروازه دل را می گشاید. شیطان حریــف قـدری است، نمی شود آن را دست کم گرفت .
گفتم : پس تو "خط دفاع " را بیشتر دوست داری!
گفت : آدم اگر نتواند دفاع خوبی داشته باشد، مهاجم خوبی هم نمی شود .
گفتم : دیگر کدام زاویه را باید مراقب بود؟
گفت :
خواهـى نخـورى ز تیم ابلیس شکست .... باید به دفاع از دل و دیده نشست
چون شوت شود به سوى دل توپ گناه .... دروازه دل به روى آن بایــد بسـت
گفتم : دروازه بانی عجب لذتی دارد !
گفت : به شرط آنکه گل نخوری و حمله شیطان را دفع کنی.
جهاد با نفس به همین دلیل بالاترین مبارزه هاست ...
♥خداوند به تو نوری می بخشد
*آنچنان که ندانی،
*و مردم تو را دوست می دارند
*از جایی که ندانی
*و نیازهایت از جایی برآورده شود
*که ندانی چه شد
"این یعنی پاک نیتی "
♥و پاک نیت کسی است که
برای همه، بدون استثنا ،خیر بخواهد
*چون می داند
*سعادت دیگران از خوشی او نمی کاهد
*وسلامت آنها عافیت و آرامش او را سلب نخواهد کرد
*پس، چه زیباست
*که همیشه
*نیک اندیش و
*خیر خواه باشیم