سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

سلام بر شما ... خوش آمدید ... لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.



زمانی که بمیرم..
تلگرامم آفلاین خواهد شد
فیس بوکم آفلاین خواهد شد
وایبرم آفلاین خواهد شد
واتس آپم آفلاین خواهد شد
اسکایپم آفلاین خواهد شد
شماره ام خاموش خواهد شد، 
دیگر روی پست ها کامنت نخواهم گذاشت،
یا حتی دیگه پیامی هم از طرف دوستان و خانواده دریافت نخواهم کرد...
پس وقتی که رفتم(مُردم) چه چیزی
با من خواهد ماند؟!

قرآنی که خوانده ام آنلاین خواهد بود... 
پنج وقت نمازی که خواندم آنلاین خواهد بود..
زکاتی که دادم آنلاین خواهد بود...
اعمال صالحم آنلاین خواهد بود..
همه کارهایی 
که برای خدا انجام داده ام با من در قبر 
آنلاین خواهند بود..

چرا خدا را راضی نکنیم و خوشبختی و
تفریح وشادی و لذت ابدی را بدست نیاوریم ؟!

یادمان باشد 
هر کس طعم مرگ را خواهد چشید...






تاریخ : شنبه 96/4/17 | 11:11 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()




چشم بارانی

نگار خانه ای از تبسّم را بر کتیبه لب هایت دیدم
و دل به دریای چشمان پر تلاطمت زدم.

آن روز که با تو آشنا شدم، بهار بود و گل های
احساسم تازه شکفته بود.

راستش را بخواهی، گرمی سخنانت، پیشانی ام را
ظهرِ تابستان کرده بود و با هر کلمه ای که از لبانت
می تراوید، پرنده پرنده، دلم پر می کشید.


کوچه های کاه گلی جماران حرف هایم را خوب می فهمند.
دلِ من حسینیه ای است به همان ابعادِ حسینیه تو، که هر
روز قشرهای مختلف احساسم در آن جمع م شوند؛

تو بر منبری از گُل، در اهمیت وحدت، سخنان مهمی را بیان
می داری و مشروحِ بیاناتِ تو هر شب از شبکه معراج پخش می شود.

دانش تو، سرشارِ کدام چشمه بود که سال هاست
تفسیرِ سوره حمدت در کلاس زمان روان است؟


می گویند بسیجیانِ چهارشنبه، در فیضیه درسِ اخلاقت گرد
هم می آیند و تو آن ها را به تقوای شقایق و نظم در پرورشِ دل های
عاشق سفارش می کنی. این را من نمی گویم؛

کاشی های سبزِ فیضیه، هنوز پانزده خردادی اند.
حالا ماهی های کوثر به پایت بوسه می زنند و
فرشته ها، صبح به صبح، نعلینِ زردت را با شبنم
و گلبرگ دستمال می کشند.

من این را احساس کرده بودم که باغچه خانه ات
زمستان ها هم سبز است و دیده بودم که هیبت ریاست را
روی طاقچه گذاشتی تا خاک بخورد و یک سینی چایِ شوق از سماور
زمزم ریختی و از تحیّرِ میهمانانِ اخلاصت پذیرایی کردی.

تو چنان مرتفعی که هنوز هم وقتی می خواهم بنویسمت
کلاه از سر واژه ها می افتد اما افسوس!
که تو جدا از جمارانی و چشم هایِ ما همیشه بارانی!


سایت آیه های انتظار - بقلم جواد محمدزمانی

 






تاریخ : یکشنبه 96/3/14 | 8:0 صبح | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()


 


عن الامام علی علیه السلام:

« شیعتنا المتباذلون فی ولایتنا ، المتحابّون فی موّدتنا المتزاورون فی احیاء امرنا،
الذین ان غضبوا لم یظلموا
و ان رضوا لم یسرفوا ، برکة علی من جاوروا ، سلم لمن خالطوا »

حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:

شیعیان ما کسانی هستند که در راه ولایت ما از خود بذل و بخشش نشان می دهند،
و در راه مودت ما همدیگر را دوست دارند .
به جهت زنده نگهداشتن امرما به زیارت یکدیگر می روند. در حال غضب به کسی ظلم نمی کنند
و در صورت رضا اسراف نمی نمایند ، برای همسایگان خود مایه برکتند
و با کسانی که معاشرت می کنند پیام آوران صلح و صفا و صمیمیتند.


کافی / ج2 / ص 73 / ح 1





 

 

13 رجب سال سی‏ ام از عام الفیل!

آسمانیان طبق طبق نور می‏ آوردند، آن‏گاه که دیوار کعبه شکافته شد
و فاطمه بنت‏ اسد قدم به درون کعبه نهاد که علیِّ اعلی خانه خویش
را ازبرای قدوم مبارک او آماده کرده بود... .

و او آمد که نام خود را از خدا گرفته بود و آمده بود تا
بت‏های خانه را درهم بشکند و بر پشت بام آنْ ندای یگانگی و توحید
ذات مقدس خدای تعالی را سر دهد و او را تقدیس کند

و فریاد حق‏ طلبی‏ اش را از میان کفرهاو نفاق‏ها به گوش جان‏های عاشقان
برساند و پرواز شورآفرین کبوتران عشق را جانی تازه بخشد.

 


اقیانوس عدل

آمدی و کعبه، لحظه های رسیدنت را در آغوش معطرش تجربه کرد.
آمدی و آفتاب در تلألو چشمانت قد کشید.

تو نخستین بشارت خداوندی پس از پیامبر؛ ادامه دهنده جاده ای
که او در طول سال هایی پر مشقت، به سمت یگانه پرستی گشوده بود.

زمزمه های تنهایی ات را نخلستان های کوفه به شهادت می آیند.
اجاق همیشه روشن عدالتت، تا جهان باقی است
دل های آزاده بشریت را گرم خواهد کرد.

نگاهت، تصویر مردانگی و راستی است و کلامت زندگی.
قدم هایت، چشمان خاک را روشن می کند.


غدیر، دریایی است خروشان که از قطره قطره اش
اقیانوسی از عدل و مهربانی زاده می شود.

نهج البلاغه ات را که می گشایم، بارانی از معرفت
سر و روی جانم را شست وشو می دهد.

کمر راست می کنم و غبار هر چه جهل را از خاطرم می زدایم.
رها می شوم از میله های سرد زمستان و بهار تار و پودم
را در خویش می گیرد.

ای عدالت گستر جاویدان!
از تو می گویم که شانه های جوان مردی ات
تسکین دهنده دردهای دردمندان بود؛

از تو که خرابه های محزون کوفه، طنین گام هایت را خوب
می شناختند؛ همان گونه که نخل های شهر، صدای گریه هایت را.

از تو می گویم ای نخستین ایمان آورنده!
«لیلة المبیت»، آوازه شجاعتت را از خاطر نخواهد
برد و تاریخ عرب، روایت پهلوانی ات را.


آمدی و ندای مهرورزی ات
جهان خاموشمان را به تغزل فرا خواند.


 
نوشته : معصومه داوود آبادی 



او علی ست ....

یاس ها و نرگس ها در بی کران های گذرگاه هستی،

عرشیان و زمینیان را در هاله ای از عطر و رویا می برند؛

چرا که عطر وجودشان را از وجود علی (ع) به ودیعت
گرفته اند! آب های همه دریاها از انعکاس نام او
می درخشند و می خندند


و نسیم های بهاری،در وزش لابه لای شاخ و برگ های
بیدهای مجنون نام او را زمزمه می کنند .

نغمه خوش طنین نام اوست که این گونه بلبلان عاشق را
به ترنم در آورده است و بهشت برای خاطر او
تمام زنبق هایشان را
نثار زمینیان کرده است!

او علی است؛

طبیبی که هر کجا که لازم باشد بر زخم ها مرهم
می نهد
و دل های نابینا و گوش های ناشنوا
و زبان های بی کلام را درمان می کند.


او علی (ع) است که غفلت و نادانی و حیرت و سرگردانی
را معالجه
و روشنی های حکمت و عرفان را
تقدیم دل ها و جان های تشنه عاشق الهی می کند.



منبع : آیه های انتظار






تاریخ : سه شنبه 96/1/22 | 11:37 صبح | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()
13910.gif

گاهی

اگر دعایت مستجاب نشد

برو گوشه ای بشین ...

زانو هایت را بغل بگیر

و یک دل سیر گریه کن ...

شاید لازم باشد میان گریه هایت بگویی:

اَللّهُمَّ اغْفِرْلىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاَّءَ

خدایا ببخش آن گناهم را که دعایم را حبس کرده است





تاریخ : سه شنبه 95/5/12 | 8:8 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()

مهــــمانی خــــوبی بود .

 

یادش بخیر ...


کاش او هم بگوید


مهمان خوبی بود

 

 

ماه مهمانی خدا






تاریخ : پنج شنبه 92/5/17 | 3:15 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()

طعـمِ روزه ،

پیچیده شدن لا به لاے سیـآهـےِ وجـودش ،

اوج گــرمـآ

و جذب ِ نهـآیـتِ حرآرت در تـآرُ پـودِ سراپــآ سیــاهـے اش ؛

و غرق شُدن در آغـوش گـرم ُ امـن ُ مهـربـانِ خـدآ ..

مُبــآرکــت بـاشد بـآنـو..





تاریخ : شنبه 92/4/22 | 5:17 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()

در دلم غوغاییست...

به چه کسی نشانش دهم؟

اصلا چه لزومی دارد با این کلمات پست زمینی به تصویرش بکشم؟

چه کسی قریب است با این وصال؟

مـــــــــــــــولا ...

امید دارم به بودنم در روزگار فرجت

اگر عمرم به دنیا نبود مرا در زمره ی برانگیختگانه روزگار فرجت قرارم ده

تا سر برآورم کنارتان

سبز

 

97876046421410378553.jpg






تاریخ : پنج شنبه 92/4/6 | 1:57 صبح | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()
آرام قدم می زدم

در پیاده رو

رو به رویم

دو پیرمرد ایستاده بودند

آهسته از جلوشان گذشتم

ناگاه شنیدم

یکی از آن دو

به دیگری گفت

"داداش

خوب نگاش کن

دختر این جوری دیگه کم گیر می آد."

می خواستم بگویم

نه!

ما زیادیم...

ولی به هر سو که نگاه کردم.

بی عفتی دیدم...

باز هم می گویم

ما هستیم...

ep2yyth0hndbeve74k0g.jpg






تاریخ : جمعه 92/3/17 | 10:33 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()

 

دانه‌های کاشته شده را نگاه کنی

و برایشان « انّ الله فالق الحبّ و النّوی » بخوانی.

 درِ گوش من از «فلق» بخوان.  از شکافتن، از سر برآوردن،

 از این روحِ مرده، حیات بیرون بیاور،


 یا فالق الحبّ و النّوی!


«خداوند، شکافنده‌ی دانه و هسته است.


زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آوَرَد... »


(انعام/95)

 






تاریخ : شنبه 92/2/7 | 10:19 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()




اجازه هست پا به خلوتت بگذارم ؟!


بار گناهم بر دوشم سنگینی می کند ? آیا جایی برای من با این کوله باری از گناه داری ؟


می توانم دقایقی آن را در بارگاه ملکوتی ات بر زمین بگذارم و نفسی تازه کنم ؟


راهم می دهی آیا ...


و آیا از سر لطف نگاهم می کنی ؟


اجازه می دهی در فراغت بگریم ؟


ودست هایی را که از فرط گناه ? پستی و فرومایگی در آن ریشه دوانده ? به سویت دراز کنم ؟


بر من ببخش که بر بندگان نیازمندت بی اعتنایی کردم ?



و حال از تو توقع داریم که از نیازمندی ام روی برنگردانی ...


کوچه ها در پی قلندر جستجو کردم


ولی هیچ نیافتم ?


آیا در حق من جوانمردی می کنی ؟


ای که گفتی اُدعونی اَستجِب لَکم


آیا دلم را به عفت و وجودم را به محبتت دلشاد و روشن میکنی ؟


ای که همه هستی در برابرت سر به سجده عبودیت دارند


و لحظه ای از یاد و تسبیح توغافل نیستند






تاریخ : جمعه 92/1/2 | 12:41 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.