سلام بر شما ... خوش آمدید ... لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
اومده بود مرخصی. نصفه شب بود که با صدای ناله ش از خواب پریدم. رفتم پشت در اتاقش. سر گذاشته بود به سجده و بلند بلند گریه می کرد
می گفت: «خدایا اگر شهادت رو نصیبم کردی می خواهم مثل مولایم امام حسین(علیه السلام) سر نداشته باشم. مثل علمدار حسین(علیه السلام) بی دست شهید شم…»
وقتی جنازه ش رو آوردند، سر نداشت. یک دستش هم قطع شده بود، همون طور که دوست داشت. مثل امام حسین(ع)، مثل حضرت عباس(ع)….
«شهید ماشاءالله رشیدی »
تاریخ : جمعه 92/3/10 | 5:49 عصر | نویسنده : ال یاســـــــین | نظرات ()